کی از نقطه ضعف های من اینه که نمی تونم خیلی مختصر حرف بزنم و این کیفیت و تأثیرگذاری کار منو خیلی میاره پایین ولی خواهش می کنم یکم وقت بذارید و اینو تا آخرش مطالعه کنید.

به قول حاج آقای قرائتی: "صاحب خانه همیشه بهترین ها را برای مهمان عزیزش آماده می کنه. ما هم توی این دنیا مهمان خدا هستیم. خود خدا توی قرآنش گفته! فقط کافیه مهمان خوبی باشیم و پذیرایی را به خدا واگذار کنیم. اون وقته که دیگه آروم میشیم."

به خدا اگه باور کنیم که هیچ برگی بدون اراده ی خدا از درخت نمیوفته؛ اگه باورمون باشه که هرچی پیش میاد صلاح خداست و بهترینه؛ اگه بهش اعتماد کنیم، هر روز در جدیدی از نعمت هاش به رومون باز میشه. هر روز با افراد و فرصت های جدیدی آشنامون می کنه.

البته حتماً این مسیر سختی هایی هم داره. هیچ ارتقائی بدون ابتلا و امتحان نیست. فقط کافیه باور کنیم حتی طلای پشت ویترین هم برای به اینجا رسیدن، اول ذوب شده.

خدا گَر زِ حکمت ببندد دری   زِ رحمت گشاید در دیگری
به خدا فقط کافیه باورش کنیم.

خیلی شاعر زیبا حق مطلبو بیان کرده:   "هرکه در این بزم مقَرّب تر است        جام بلا بیشترَش می دهند."
هرچقدر هم که سختی بکشیم، سختی هامون از مصائب حضرت اباعبدالله علیه سلام و حضرت زینب سلام الله علیها بیشتر نیست. اگه بگیم: "خدایا راضیم به رضای تو" اون وقته که دیگه به این سادگی ناامید نمیشیم. اون وقته که می تونیم کاری کنیم که روی عالم و آدم اثر بذاره. چهارده معصوم علیهم السلام باید الگوی ما باشند.

خدا داره قدم به قدم، آجر به آجر، با این سختی ها ما را رشد میده، ظرفیت روحی، فکری و تجربیاتمونو بیشتر می کنه ولی متأسفانه خیلی وقتا اگه یکم شرایط سخت بشه، اگه یکم اوضاع باب میلمون نباشه، این موضوع را نادیده می گیریم و با یک کار اشتباه، با عجله، با ناراحتی و گناه می زنیم و همه ی رشته ها را پنبه می کنیم. بعدشم میگیم چرا به نتیجه نمی رسیم. چرا خدا کمکمون نمی کنه. چرا ...
حالا که اینطور شد، منم ...
حـــــــــــــــــــــیف!!!  خداجون ببخشید. شرمنده ایم. بچگی می کنیم. شما به بزرگی خودت که همیشه می بخشی بازم ببخش. چشممنو باز کن.

خدایا صبرمون بده!